در آستانۀ انقلاب صنعتی چهارم هستیم. انقلاب صنعتی اول (1750 تا 1870 میلادی) صد و بیست سال، انقلاب دوم (1870 تا 1950 میلادی) هشتاد سال و انقلاب سوم (1950 تا 2005 میلادی) پنجاه و پنج سال در زندگی مردم حضور داشتند. اما بهتر است میان وقوع این انقلابها و جهانیشدن و همهگیری آنها تفاوت قائل شویم. انقلابهای اول و دوم بیش از صد سال طول کشیدند تا بر همۀ دولتها و ملتهای جهان اثر بگذارند.
شاید هنوز حاکمان و مردمانی در دنیا باشند که انقلاب صنعتی دوم را هم خوب درک نکرده باشند اما میدانیم که سومین انقلاب صنعتی در خانوادۀ فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، خیلی زود همهگیر شد و رکورد سرعت همهگیری دهساله را زد. درواقع، انقلاب صنعتی سوم زمینۀ جهانیشدن را فراهم کرد و به ارتباطات بشری سرعتی چشمگیر بخشید و ما را به آستانۀ انقلاب صنعتی چهارم رساند. انقلاب چهارم علاوهبر نوآوریهای فناورانه و برخورداری از قدرت همگرایی و درهمتنیدگی فناوریهای پیشین، محل تلاقی علوم و فنون گوناگون با هم و خلق انبوهی از امکانات و تواناییهای جدید برای انسان فرداست؛ تواناییهایی که حتی تصور آنها هم شگفتانگیز و پر از رازورمز است. همچنین با زیرساختهایی که انقلاب صنعتی سوم در اختیار انسانها قرار داده است، سرعت همهگیری و تحولآفرینی آن در مقایسه با انقلابهای پیشین بسیار زیاد است.
انقلاب صنعتی چهارم از نظر سرعت انتشار در جهان و از نظر عمق و دامنۀ تأثیرگذاری در اقتصاد دیجیتال و از نظر شدت تأثیر بر چهرۀ آیندۀ زندگی انسانها، سیارۀ ما را بهطور اساسی تغییر میدهد. هنوز بسیاری از مباحث اخلاقی و روانشناسانۀ این دگرگونی برای ما مبهم و حتی هولناک است، آثار فرهنگی و اجتماعی آنها به موضوع پژوهشهای ژرف فلسفی، اجتماعی، انسانشناسی و فرهنگی تبدیل شده است و نفوذشان متوقف نمیشود.
جامعۀ ما در مقایسه با سه انقلاب صنعتی پیشین، از خودآگاهی بسیار بیشتر و زیرساختهای مناسبتری برخوردار است و میتواند از فرصت این انقلاب تازه برای جبران فاصلههای تاریخی خود استفاده کند تا به بازیگری قابل اعتنا در برخی از حوزهها بدل شود. این حوزهها، چه در بخش رایانش ابری و چه در اینترنت چیزها، باید بومی و متناسب با نیازهای صنعت و دارای عملکردی مطلوب و مؤثر باشند تا مدیریت زنجیرۀ ارزش صنعت و اتصال و ارتباط با میلیونها حسگر و مدیریت دادههای کلان امکانپذیر شود.
گام برداشتن در مسیر توسعۀ صنعت هوشمند بدون پیشاهنگی شرکتهای توانمند در این عرصه به عنوان مرکز هوشمندسازی صنعت دشوار به نظر میرسد. این رویکرد برای آیندۀ صنعت هوشمند در ایران توصیه میشود. با جذب کوشاترین فرزندان هوشمند و متخصص کشور و انباشت دانش و تجربه و توسعۀ پلتفرمهای قدرتمند بومی میتوان در قرار گرفتن قطار پیشرفت کشور روی ریلهای انقلاب صنعتی چهارم، نقش تاریخی ایفا کرد و به مرور زمان خاطرۀ تلخ غفلتها و دیررسیدنهای گذشته را به فراموشی سپرد. دستیابی به این هدف عالی، همراهی و همدلی مدیران بلندهمت صنعت کشور را میطلبد. مدیران و متخصصان با مطالعۀ کتابهایی مانند شکلدهی آینده میتوانند با بهرهگیری از توان تخصصی، گامهای بلندتری در مسیر خلق ثروت در صنعت کشور بردارند.
در این یادداشت، شایسته است به پدیدآورندگان نسخۀ فارسی کتاب خداقوت بگوییم: به انتشارات آریاناقلم که انتخابهای هوشمندانه و سختگیرانه دارد و کتابها را خلاقانه و متفاوت به بازار عرضه میدارد؛ به تیم ترجمه، آقایان دکتر علی زواشکیانی و مهندس محسن ربیعی، که همواره نگاه مسئولانهای به توسعۀ ملی داشتهاند، و دیگر دوستانی که با حمایتهای مادی و معنوی خود در بهروزرسانی دانش مدیران و سیاستگذاران علم و فناوری در کشور یاری میرسانند. خداوند را سپاس میگوییم به خاطر همکاران شایستهای که برای سربلندی صنعت کشور تلاش خستگیناپذیر و مؤثر و ماندگار دارند.