ترجمه از حسین غیاثی: تازههای علمی به ما میگویند که در حدود ۲۵ درصد گونههای ارزیابی شده حیوانی و گیاهی به واسطه اقدامات انسان تهدید میشوند. یک میلیون گونه در معرض خطر انقراض هستند و تعداد زیادی برای دههها با این خطر بسر بردهاند. دلیل مسئله روشن است؛ کسبوکارها بیش از آنچه قبلا تصور میشد به طبیعت وابسته هستند و برداشت از آن دلیل مسئله است. مطابق برآوردها در حدود ۴۴ تریلیون دلار ارزش اقتصاد تولیدی در جهان به شکل متوسط یا شدید به طبیعت وابستگی دارد. صنایع ساختوساز، کشاورزی، غذا و آشامیدنی با ارزش اقتصادی تقریبا دو برابر اقتصاد آلمان بزرگترین و بیشترین وابستگی را به طبیعت دارند. از میان کشورها چین و اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده بالاترین ارزش مطلق اقتصادی را در صنایع وابسته به طبیعت دارند. آیا این به معنای فروپاشی قطعی اقتصادی است؟ در این مطلب که توسط «آماندا روسو» مدیر مشارکتهای عمومی مجمع جهانی اقتصاد نوشته شده نگاهی میاندازیم به این موضوع.
پتانسیل برد، برد، برد برای مردم، طبیعت و آبوهوا و اقتصاد وجود دارد. اگر فعالین اقتصادی و بازرگانان به صورت فوری برای حفاظت و بازسازی طبیعت واکنش نشان دهند و به طور منظم شناسایی و ارزیابی و کاهش و افشای ریسکهای مربوط به طبیعت را برای جلوگیری از پیامدهای شدید شروع کنند. بنا بر گزارشی که The New Nature Economy Report منتشر کرده است کسبوکارها بیشازحد انتظار به طبیعت و تنوع زیستی وابستهاند. تجزیهوتحلیل ۱۶۳ بخش از صنایع و زنجیرههای پشتیبانی آنها نشان میدهد که بیش از نیمی از تولید ناخالص در جهان به شکل متوسط یا شدید به طبیعت و خدمات آن بستگی دارد. گردهافشانی، کیفیت آب، کنترل بیماری سه نمونه از خدماتی هستند که اکوسیستم فراهم میکند.
وابستگی شدید به طبیعت
۴۴ تریلیون دلار از تولید ارزش در اقتصاد که بیش از نیمی از مجموع تولید ناخالص دنیا است به صورت متوسط یا شدید به طبیعت و خدمات آن وابسته است که در نتیجه باعث و البته متاثر از خطر تخریب طبیعت است. از این بین صنایع ساختوساز ۴ تریلیون دلار، کشاورزی ۲ و نیم تریلیون دلار، غذا و آشامیدنی یک و ۴ دهم تریلیون دلار، صنایعی هستند که بیشترین وابستگی را به طبیعت دارند. در مجموع ارزش این صنایع به صورت سردستی دو برابر اقتصاد آلمان است. هر کدام از این صنایع به استخراج مستقیم منابع جنگلها و اقیانوسها یا تدارکات فراهم شده از جانب خدمات اکوسیستمها مانند خاکهای سالم و آب تمیز و گردهافشانی و آبوهوای پایدار تکیه دارند. صنایعی که به شدت به طبیعت وابسته هستند ۱۵ درصد از تولید ناخالص جهانی معادل با ۱۳ تریلیون دلار را تولید میکنند این در حالی است که صنایعی که به شکل خفیفی وابستگی دارند ۳۷ درصد تولید ناخالص جهانی معادل ۳۱ تریلیون دلار را تولید میکنند. چنانکه طبیعت توانایی و ظرفیت خود را برای فراهم کردن خدماتش از دست بدهد ممکن است این صنایع به شکلی جدی دچار اختلال شوند. در گزارش مجمع جهانی اقتصاد که با همکاری pwc انگلستان نوشته است آمده است که تعداد زیادی از صنایع در زنجیره تامین خود به شکل قابل توجهی به طبیعت وابستگی پنهانی دارند و این احتمال وجود دارد که این صنایع بیش از آنچه انتظار میرود با خطر اختلال مواجه شوند. برای مثال در شش صنعت است که کمتر از ۱۵ درصد ارزش افزوده ناخالص مستقیمشان به شدت به طبیعت وابسته است. هنوز بالای ۵۰ درصد، بیش از نیمی از ارزش افزوده ناخالص زنجیره تامین این صنایع به شدت یا به طور متوسط وابسته به طبیعت است. این صنایع مواد و شیمیایی و هوانوردی و مسافرت و گردشگری و املاک و مواد معدنی و فلزات و زنجیره تامین و حملونقل و خردهفروشی و کالاهای مصرفی و سبک زندگی را شامل میشود.
تفکیک کشوری و منطقهای
از نظر قرار گرفتن در عرصه جهانی، اقتصادهای بزرگتر بالاترین مقادیر مطلق تولید ناخالص ملی را در بخشهای وابسته به طبیعت دارند. چین با ۲ و ۷ دهم تریلیون دلار، اتحادیه اروپا با ۲ و چهار دهم تریلیون دلار و ایالاتمتحده با ۲ و یک دهم تریلیون دلار. این بدین معناست که حتی مناطقی که به طور نسبی بخش کمی از اقتصادشان به خاطر تخریب طبیعت آسیب دیده است هم در عرصه جهانی سهم قابل توجهی دارند و بنابراین نمیتوانند احساس رضایت کنند. «دومینیک واگری» مدیرعامل مجمع جهانی اقتصاد میگوید: «ما به تنظیم دوباره روابط بین انسانها و طبیعت نیازمندیم. آسیب به طبیعت به دلیل فعالیتهای اقتصادی دیگر یک برون داد در نظر گرفته نمیشود.» این گزارش نشان میدهد که چگونگی قرار گرفتن در معرض تخریب طبیعت برای تمامی بخشهای اقتصادی موضوع با اهمیتی است و برای امنیت جمعی آینده اقتصاد ما ریسکی فوتی و فوری است. «سلین هرویج» همکار و راهنمای پایداری و ابتکار جهانی در pwc انگلستان میگوید: «بنا بر شدت و مقیاس دادههای معین از تخریب طبیعت، کسبوکارها به زنگ بیدارباش احتیاج دارند.» عوامل تأثیرگذار پیدرپی، نظارتی و قانونی، بازار و ریسکهای اعتباری که ما مشاهده میکنیم بدان معناست که حالا لازم شده است تا خطر طبیعت به موضوع اصلی مدیریت بحران شرکتهای بزرگ تبدیل شود. برای مثال در مورد آبوهوا رهبران اقتصادی به شناخت و به حداقل رساندن خطرات مرتبط با مواد طبیعی احتیاج دارند. همچنین آنها در بازسازی طبیعت هم نقش دارند. ما حالا این فرصت را پیدا کردهایم تا واکنش تنظیمکنندهها و کسبوکارها و سرمایهگذارها را به آبوهوا و به موضوع طبیعت هم گسترش بدهیم؛ هر دو به هم مرتبط هستند و هر دو خطری نظاممند برای اقتصاد جهانی هستند.
۴۴ تریلیون دلار از تولید ارزش در اقتصاد که بیش از نیمی از مجموع تولید ناخالص دنیا است به صورت متوسط یا شدید به طبیعت و خدمات آن وابسته است که در نتیجه باعث و البته متاثر از خطر تخریب طبیعت است
«آلن جوپ» مدیر اجرایی شرکت «یونیلور» میگوید: «ما در شرایط سختی هستیم و نیاز ما به گزارش این موضوع را نشان میدهد. ما همگی به طبیعت متکی هستیم و همگی این مطلب را بدیهی میدانیم.» کسبوکارها و رهبران دولتها هنوز زمان دارند تا بر اساس یافتههای گزارش جدید اقتصاد طبیعت عمل کنند. اگر ما با یکدیگر کار کنیم معاهدههای cop15 و cop26 (معاهدههای جهانی حاصل نشست بین دولتی تغییر اقلیم) این امکان را دارند تا تعهداتی را به وجود آوردند که سیاره زمین از اتاق اورژانس به اتاق ریکاوری بیاید. «مارکو لامبرتینی» مدیرعامل صندوق جهانی حیاتوحش wwf میگوید: «ما میتوانیم طبیعت را قلب اقتصاد جهانی سالم قرار دهیم.» این تحقیق شواهد قانعکنندهای از میزان زیاد وابستگی اقتصاد ما به طبیعت و خدماتش ارائه میدهد. کسبوکارها در برعکس کردن روند تخریب طبیعت با اتخاذ شیوههای پایدار که باعث موفقیتشان هم میشود نقش مهمی دارند. دولتها باید تصمیمات بلند پروازانه بگیرند و در سال ۲۰۲۰ قرارداد جدیدی برای آینده اقتصادها و جامعه بین مردم و طبیعت ببندند.
پتانسیل برای اقتصاد دوستدار طبیعت
میشود ریسکهای مرتبط با طبیعت را در بین فرآیندهای ERM (مدیریت ریسک شرکتها) و فرایندهای ESG (محیطزیست، جامعه، دولت)، تصمیمگیری برای سرمایهگذاری، گزارشهای مالی و غیرمالی گنجاند. پیشازاین بسیاری از کسبوکارهای بزرگ برای شناسایی، اندازهگیری، مدیریت ریسکهای آبوهوایی چهارچوبهای پیشنهاد شده توسط کارگروه هیات ثبات مالی در مورد افشای مسائل مالی مرتبط با آبوهوا را پذیرفتهاند. همین کار را میشود در مورد مدیریت ریسکهای ناشی از طبیعت انجام داد و چهارچوبها را پذیرفت و خود را با آنها تطبیق داد. واگری میگوید: «این خیلی اهمیت دارد که توجه کنیم که راهی به جلو وجود دارد.» کسبوکارها این امکان را دارند تا راه ویژهای را برای کمک به وجود آورند تا سر منحنی تخریب طبیعت و آسیب زدن به آنرا که دههها صعودی بوده، به سوی پایین خم کنند. آنها میتوانند با کاهش و توقف تلفات و تخریب تنوع زیستی و بعد از آن با احیای طبیعت در دستیابی به انتشار خالص صفر تا اواسط قرن به عنوان یک سود مشترک عظیم جمعی کمک برسانند. راهحلهایی هوشمندانه مبتنی بر طبیعت، همه چیز در یک بستهبندی، ظرفیتی پنهان برای برد، برد، برد وجود دارد. هم طبیعت، هم آبوهوا، هم مردم و هم اقتصاد، علم به ما میگوید این تحول فوری همین الان باید اتفاق بیفتد. به احتمال زیاد به عنوان یک روند با افزایش شفافیت و پاسخگویی مداوم، هزینهها برای کسبوکارهایی که طبیعت را در مرکز عملیات شرکت خود قرار ندهند افزایش مییابد. کسبوکارهایی که بر روی این موضوع چشم بپوشانند عقب خواهند افتاد و کسبوکارهایی که این تحول را بپذیرند از فرصتهای جدید بهرهمند میشوند؛ اما اینها فقط توصیههایی است که هیچ تضمینی برای اجرای آن نیست و همچون تعهدات اقلیمی، تعهدات پذیرفته شده در این بخش هم الزامآور نیستند. پژوهشهای بسیاری نشان میدهد که روندهای فعلی با آنچه ضرورت دارد فاصله داشته و باید سازوکاری جدیتر برای الزام به حرکت در مسیر صحیح پدید بیاید.